دیکشنری
discrete device
dɪskɹit dɪva͡is
فارسی
1
عمومی
::
دستگاه گسسته
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DISCOVERT
DISCOVERY
DISCOVERY CALL
DISCREDIT
DISCREDITABLE
DISCREDITABLY
DISCREET
DISCREETLY
DISCREETNSS
DISCREPANCY
DISCREPANT
DISCRETE
DISCRETE CIRCUIT
DISCRETE COMPONENT
DISCRETE COSINE TRANSFORM
DISCRETE DEVICE
DISCRETE LOSS
DISCRETE MANUFACTURING
DISCRETE PARTICLE SETTLING
DISCRETE PERSISTENT CHAIN
DISCRETE PRINCIPLES
DISCRETE STRUCTURES
DISCRETE TIME
DISCRETE TIME FREQUENCY RESOURCE
DISCRETE WAVELET
DISCRETE WAVELET TRANSFORM
DISCRETENESS
DISCRETION
DISCRETION IS THE BETTER PART OF VALOR
DISCRETIONAL
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید